چرا در بعضی روابط احساس میکنیم که نمیتوانیم خود واقعیمان باشیم؟
همهی ما تجربهی روابط مختلفی را در زندگی داشتهایم: روابط خانوادگی، دوستانه، عاطفی و کاری. در برخی از این روابط احساس راحتی و صمیمیت میکنیم و میتوانیم بدون ترس از قضاوت، خود واقعیمان باشیم. اما در برخی دیگر، گویی نقابی به چهره میزنیم و مجبوریم رفتاری متفاوت از آنچه هستیم، از خود نشان دهیم. چرا این اتفاق میافتد؟ چه عواملی باعث میشوند در یک رابطه احساس خفقان و عدم اصالت کنیم؟ احساس ناتوانی در ابراز خود واقعی در یک رابطه میتواند بسیار آزاردهنده باشد و به مرور زمان منجر به نارضایتی، استرس و حتی قطع رابطه شود. شناخت دلایل این احساس، اولین قدم برای تغییر این وضعیت است.
- ✔️
ترس از قضاوت شدن:
شاید میترسیم که اگر نظرات، احساسات و عقاید واقعی خود را بیان کنیم، مورد قضاوت، انتقاد یا تمسخر قرار بگیریم. - ✔️
نیاز به تایید و پذیرش:
شاید به شدت به دنبال تایید و پذیرش طرف مقابل هستیم و فکر میکنیم برای به دست آوردن آن، باید مطابق میل او رفتار کنیم. - ✔️
تجربههای آسیبزای گذشته:
اگر در گذشته تجربههای دردناکی در روابط داشتهایم (مثلاً مورد سوء استفاده عاطفی قرار گرفتهایم)، ممکن است ناخودآگاه از صمیمیت و ابراز خود واقعی در روابط جدید بترسیم. - ✔️
عدم اعتماد به نفس:
وقتی به خودمان و ارزشهایمان اعتماد نداریم، بیشتر احتمال دارد که سعی کنیم خود را مطابق با انتظارات دیگران شکل دهیم. - ✔️
ناآشنایی با خود:
گاهی اوقات اصلاً نمیدانیم خود واقعیمان کیست و چه میخواهیم. در این صورت، طبیعی است که در روابط مختلف نقش بازی کنیم. - ✔️
تفاوتهای بنیادین در ارزشها و باورها:
اگر ارزشها و باورهای ما با طرف مقابل تفاوتهای اساسی داشته باشد، ممکن است احساس کنیم برای حفظ رابطه باید برخی از جنبههای خود را پنهان کنیم. - ✔️
وجود الگوهای رفتاری ناسالم در رابطه:
روابطی که در آنها قدرت به طور نامتعادلی توزیع شده است یا طرفین از الگوهای رفتاری ناسالم مانند کنترلگری، دستکاری عاطفی و سوء استفاده استفاده میکنند، میتوانند منجر به احساس عدم اصالت شوند. - ✔️
ترس از طرد شدن:
شاید نگرانیم که اگر خود واقعیمان باشیم، طرف مقابل ما را دوست نخواهد داشت و رابطه به پایان خواهد رسید. - ✔️
فشار اجتماعی:
گاهی اوقات فشارهای اجتماعی و فرهنگی باعث میشوند که احساس کنیم باید مطابق با هنجارها و انتظارات جامعه رفتار کنیم و نمیتوانیم خود واقعیمان باشیم. - ✔️
تلاش برای اجتناب از تعارض:
شاید از رویارویی با تعارض و اختلاف نظر میترسیم و برای حفظ آرامش در رابطه، سعی میکنیم نظرات و احساسات واقعی خود را پنهان کنیم. - ✔️
عدم وجود فضای امن و حمایتکننده:
اگر در رابطه احساس امنیت و حمایت نداشته باشیم، بعید است که بتوانیم خود واقعیمان باشیم. - ✔️
انتظارات غیرواقعی از رابطه:
اگر انتظار داشته باشیم که رابطه باید همیشه بینقص و بدون مشکل باشد، ممکن است سعی کنیم جنبههای “منفی” خود را پنهان کنیم. - ✔️
عدم توانایی در برقراری ارتباط موثر:
اگر نتوانیم به طور واضح و با صداقت با طرف مقابل ارتباط برقرار کنیم، ممکن است مجبور شویم نقش بازی کنیم تا از سوء تفاهم جلوگیری کنیم. - ✔️
ترس از آسیبپذیر بودن:
ابراز احساسات و نظرات واقعی مستلزم آسیبپذیر بودن است و بسیاری از افراد از آسیبپذیر بودن میترسند. - ✔️
عدم خودآگاهی:
نداشتن شناخت کافی از نقاط قوت و ضعف، ارزش ها و تمایلات خود، مانع از ابراز اصیل و واقعی وجودیمان در روابط میشود.
شناسایی این عوامل، گام اول برای ایجاد روابطی سالمتر و اصیلتر است. با خودآگاهی، تمرین صداقت و ایجاد مرزهای سالم، میتوانیم فضایی را ایجاد کنیم که در آن احساس امنیت و آزادی برای ابراز خود واقعی داشته باشیم. به یاد داشته باشیم که ارزش ما به عنوان یک انسان، مستقل از تایید و پذیرش دیگران است. خود واقعیمان را دوست بداریم و برای ابراز آن در روابط تلاش کنیم. در قسمت بعدی این مقاله، به بررسی راهکارهایی برای رهایی از این احساس و ایجاد روابطی اصیلتر خواهیم پرداخت.
1. ترس از قضاوت شدن
یکی از شایعترین دلایل، ترس از قضاوت شدن توسط طرف مقابل است.ما نگرانیم که اگر جنبههای خاصی از شخصیتمان را نشان دهیم، مورد پذیرش قرار نگیریم یا مسخره شویم.این ترس میتواند ناشی از تجربیات گذشته در روابط دیگر باشد، جایی که به خاطر ابراز وجود، تنبیه یا تحقیر شدهایم.در ضمن، هنجارها و انتظارات اجتماعی نیز میتوانند این ترس را تشدید کنند.مثلا ممکن است فکر کنیم که باید همیشه قوی و بینقص به نظر برسیم.در نتیجه، برای محافظت از خود، ماسکی به چهره میزنیم و خود واقعیمان را پنهان میکنیم.
این کار در کوتاه مدت ممکن است از ما محافظت کند، اما در بلندمدت باعث ایجاد احساس نارضایتی و عدم اصالت در رابطه میشود.
برای غلبه بر این ترس، باید به خود یادآوری کنیم که هیچکس کامل نیست و همه ما نقاط ضعف و قوت خود را داریم.در ضمن، باید با افرادی در ارتباط باشیم که پذیرای ما باشند و ما را به خاطر خودمان دوست داشته باشند.
2. عدم امنیت عاطفی
وقتی در یک رابطه احساس امنیت عاطفی نمیکنیم، به سختی میتوانیم خود واقعیمان باشیم.امنیت عاطفی به این معنی است که احساس کنیم میتوانیم آسیبپذیریهای خود را با طرف مقابل به اشتراک بگذاریم بدون اینکه بترسیم از اینکه مورد انتقاد، تحقیر یا رها شدن قرار گیریم.اگر طرف مقابل ما به طور مداوم ما را قضاوت کند، از ما انتقاد کند یا به نیازهای عاطفی ما بیتوجه باشد، احساس ناامنی خواهیم کرد و سعی میکنیم خودمان را سانسور کنیم.ایجاد امنیت عاطفی نیازمند اعتماد، احترام و همدلی متقابل است.هر دو طرف باید احساس کنند که میتوانند بدون ترس از عواقب منفی، احساسات و افکار خود را بیان کنند.
اگر در رابطهای احساس ناامنی عاطفی میکنید، باید این موضوع را با طرف مقابل خود در میان بگذارید و برای بهبود آن تلاش کنید.
گاهی اوقات، نیاز به کمک یک متخصص برای یادگیری مهارتهای ارتباطی و ایجاد یک فضای امنتر دارید.اگر رابطه شما نمیتواند این نیاز را برآورده کند، ممکن است لازم باشد که به فکر ترک آن باشید.
3. تلاش برای جلب رضایت طرف مقابل
برخی از افراد به طور طبیعی تمایل دارند که دیگران را راضی کنند و از ایجاد ناراحتی برای دیگران خودداری کنند.این ویژگی، که گاهی اوقات به عنوان “رضایتجویی” شناخته میشود، میتواند باعث شود که فرد در یک رابطه، خود واقعیاش را پنهان کند تا از ناراحت کردن یا رنجاندن طرف مقابل جلوگیری کند.افراد رضایتجو ممکن است با نظرات طرف مقابل موافقت کنند، حتی اگر با آنها مخالف باشند، یا نیازهای خود را نادیده بگیرند تا نیازهای طرف مقابل را برآورده کنند.این رفتار در کوتاه مدت ممکن است باعث ایجاد آرامش در رابطه شود، اما در بلند مدت باعث ایجاد احساس نارضایتی، خشم و استرس در فرد میشود.
برای رهایی از این الگو، باید یاد بگیریم چگونه “نه” بگوییم، نیازهای خود را بیان کنیم و برای خودمان ارزش قائل شویم.این کار ممکن است در ابتدا دشوار باشد، اما با تمرین و تکرار، میتوانیم یاد بگیریم که بدون احساس گناه، برای خودمان ایستادگی کنیم.در ضمن، باید به یاد داشته باشیم که یک رابطه سالم بر اساس احترام و برابری متقابل بنا شده است و هر دو طرف باید بتوانند بدون ترس از قضاوت، نظرات و احساسات خود را بیان کنند.اگر طرف مقابل شما از این که شما برای خودتان ارزش قائل شوید ناراحت میشود، این نشانهای است که رابطه شما سالم نیست.
4. الگوهای ارتباطی ناسالم
- ✔️انتقاد مداوم
- ✔️تحقیر و توهین
- ✔️کنترل و زورگویی
- ✔️عدم همدلی و درک
- ✔️سکوت و اجتناب
- ✔️گوش دادن فعال
- ✔️بیان احساسات به صورت با صداقت و محترمانه
- ✔️حل اختلاف به صورت سازنده
- ✔️ابراز همدلی و درک
الگوهای ارتباطی ناسالم در یک رابطه میتوانند مانع از این شوند که فرد خود واقعیاش باشد. مثلا اگر در یک رابطه، یکی از طرفین دائماً از دیگری انتقاد کند، تحقیرش کند یا او را کنترل کند، طرف مقابل احساس ناامنی و ترس خواهد کرد و سعی خواهد کرد که خود را سانسور کند تا از واکنشهای منفی جلوگیری کند. الگوهای ارتباطی ناسالم میتوانند شامل موارد زیر باشند:
برای بهبود الگوهای ارتباطی ناسالم، هر دو طرف باید مایل به تغییر باشند و مهارتهای ارتباطی سالم را یاد بگیرند. این مهارتها شامل موارد زیر میشوند: اگر در یک رابطه با الگوهای ارتباطی ناسالم روبرو هستید، میتوانید از یک مشاور متخصص کمک بگیرید.
5. ترس از طرد شدن
ترس از طرد شدن یکی دیگر از دلایل رایج این است که چرا در روابط نمیتوانیم خودمان باشیم.این ترس اغلب از تجربیات گذشته ناشی میشود، مانند زمانی که در کودکی به دلیل رفتار یا ویژگیهای خاصی مورد انتقاد یا طرد قرار گرفتهایم.ترس از طرد شدن میتواند باعث شود که ما رفتارهایی را از خود نشان دهیم که با خود واقعیمان مطابقت ندارند، فقط برای اینکه مورد پذیرش و دوست داشته شدن قرار بگیریم.ممکن است نظرات خود را پنهان کنیم، با چیزهایی موافقت کنیم که واقعاً باور نداریم، یا سعی کنیم شخصیتی را نشان دهیم که فکر میکنیم طرف مقابل میخواهد.
برای غلبه بر ترس از طرد شدن، باید ارزش خود را بدانیم و به این باور برسیم که شایسته دوست داشته شدن و پذیرش هستیم، حتی اگر کامل نباشیم.
در ضمن، باید با افرادی در ارتباط باشیم که ما را به خاطر خودمان دوست داشته باشند و ما را تشویق کنند که خودمان باشیم.
اگر ترس از طرد شدن به طور جدی زندگی شما را تحت تاثیر قرار میدهد، ممکن است کمک گرفتن از یک متخصص مفید باشد.
6. عدم شناخت خود
- ✔️عدم فرصت برای خودشناسی
- ✔️فشار اجتماعی برای انطباق با انتظارات دیگران
- ✔️تجارب آسیبزا در گذشته
- ✔️مدیتیشن و تمرکز حواس
- ✔️یادداشتبرداری روزانه
- ✔️صرف وقت به تنهایی
- ✔️صحبت با یک مشاور یا درمانگر
گاهی اوقات، دلیل اینکه نمیتوانیم در یک رابطه خود واقعیمان باشیم این است که اصلاً خودمان را به خوبی نمیشناسیم. اگر درک درستی از ارزشها، علایق، نیازها و خواستههای خود نداشته باشیم، به سختی میتوانیم آنها را در یک رابطه بیان کنیم. عدم شناخت خود میتواند ناشی از عوامل مختلفی باشد، مانند: برای شناخت بیشتر خود، میتوانید فعالیتهای زیر را انجام دهید: وقتی خودتان را بهتر بشناسید، راحتتر میتوانید در یک رابطه خودتان باشید و نیازهای خود را به طور موثرتری بیان کنید. شناخت خود یک سفر مادام العمر است، اما هرچه بیشتر در این مسیر پیشرفت کنید، در روابط خود احساس اصالت بیشتری خواهید داشت.
7. تجربیات منفی گذشته
- ✔️صحبت با یک دوست یا عضو خانواده مورد اعتماد
- ✔️نوشتن در مورد تجربیات خود
- ✔️مراجعه به یک مشاور یا درمانگر
تجربیات منفی در روابط گذشته میتوانند تاثیر عمیقی بر توانایی ما برای خود بودن در روابط جدید داشته باشند.اگر در گذشته به دلیل ابراز وجود یا نشان دادن آسیبپذیری مورد انتقاد، تمسخر یا خیانت قرار گرفتهایم، ممکن است در روابط جدید به طور ناخودآگاه از تکرار آن تجربیات بترسیم.این ترس میتواند باعث شود که ما در روابط جدید محتاط باشیم، خود را سانسور کنیم و از نشان دادن جنبههای خاصی از شخصیتمان خودداری کنیم.برای غلبه بر تاثیر تجربیات منفی گذشته، باید آنها را پردازش کنیم و از آنها درس بگیریم.این کار میتواند شامل موارد زیر باشد: در ضمن، باید به خود یادآوری کنیم که هر رابطه جدید فرصتی برای شروعی تازه است و نباید اجازه دهیم تجربیات گذشته بر روابط فعلی ما تاثیر بگذارند.
با گذشت زمان و با ایجاد روابط سالم و حمایتی، میتوانیم اعتماد به نفس خود را برای خود بودن در روابط افزایش دهیم.
8. انتظارات غیر واقعی از رابطه
- ✔️هیچکس کامل نیست، و هر رابطهای چالشهای خود را دارد.
- ✔️ارتباط، احترام و درک متقابل برای یک رابطه سالم ضروری هستند.
- ✔️هر دو طرف باید برای حفظ رابطه تلاش کنند.
گاهی اوقات، ما وارد یک رابطه میشویم با انتظارات غیر واقعی در مورد اینکه رابطه چگونه باید باشد. این انتظارات میتوانند از فیلمها، کتابها، رسانههای اجتماعی یا حتی تجربیات روابط دیگران ناشی شوند. انتظارات غیر واقعی میتوانند باعث شوند که ما از طرف مقابل خود انتظاراتی داشته باشیم که برآورده کردن آنها غیرممکن است، و این میتواند باعث ناامیدی و نارضایتی در رابطه شود. در ضمن، انتظارات غیر واقعی میتوانند باعث شوند که ما سعی کنیم خودمان را تغییر دهیم تا با تصورات خود از یک “شریک عالی” مطابقت داشته باشیم. برای داشتن انتظارات واقعبینانهتر از یک رابطه، باید موارد زیر را در نظر بگیریم: با داشتن انتظارات واقعبینانهتر، میتوانیم به طرف مقابل خود اجازه دهیم خود واقعیشان باشند و خودمان نیز احساس آزادی بیشتری برای خود بودن داشته باشیم.
9. کمبود اعتماد به نفس
- ✔️از بیان نظرات و احساسات خود خودداری کنیم.
- ✔️همیشه با نظرات دیگران موافقت کنیم.
- ✔️از ریسک کردن و امتحان کردن چیزهای جدید بترسیم.
- ✔️به طور مداوم به دنبال تایید از طرف مقابل باشیم.
- ✔️روی نقاط قوت خود تمرکز کنید.
- ✔️به خودتان یادآوری کنید که چه دستاوردهایی داشتهاید.
- ✔️اهداف کوچک و قابل دستیابی برای خود تعیین کنید.
- ✔️از افراد حمایتی در زندگی خود کمک بگیرید.
کمبود اعتماد به نفس میتواند تاثیر زیادی بر توانایی ما برای خود بودن در روابط داشته باشد. وقتی به خودمان باور نداریم و ارزش خود را نمیدانیم، ممکن است احساس کنیم که به اندازه کافی خوب نیستیم و باید خودمان را پنهان کنیم تا مورد پذیرش قرار بگیریم. کمبود اعتماد به نفس میتواند باعث شود که ما: برای افزایش اعتماد به نفس خود، میتوانید فعالیتهای زیر را انجام دهید: وقتی اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید، راحتتر میتوانید در روابط خود خودتان باشید و نیازهای خود را به طور موثرتری بیان کنید.
10. نیاز به کنترل
- ✔️ترس از رها شدن
- ✔️احساس ناامنی
- ✔️تجارب آسیبزا در گذشته
- ✔️سعی میکنند تصمیمات طرف مقابل را بگیرند.
- ✔️به طور مداوم از طرف مقابل انتقاد میکنند.
- ✔️سعی میکنند طرف مقابل را از دوستان و خانوادهاش جدا کنند.
- ✔️به طور مداوم به طرف مقابل شک دارند.
برخی از افراد به دلیل نیاز به کنترل، در روابط خود اجازه نمیدهند طرف مقابل خود واقعیاش باشد. این افراد ممکن است سعی کنند طرف مقابل خود را کنترل کنند تا احساس امنیت و قدرت کنند. نیاز به کنترل میتواند ناشی از عوامل مختلفی باشد، مانند: افرادی که نیاز به کنترل دارند، ممکن است رفتارهای زیر را از خود نشان دهند: اگر در یک رابطه با فردی که نیاز به کنترل دارد هستید، باید مرزهای سالمی برای خود تعیین کنید و از خودتان محافظت کنید. اگر نیاز به کمک دارید، میتوانید از یک مشاور متخصص کمک بگیرید.
11. تفاوت در ارزشها و اهداف
وقتی در یک رابطه، تفاوتهای زیادی در ارزشها و اهداف وجود داشته باشد، ممکن است احساس کنیم که نمیتوانیم خود واقعیمان باشیم. مثلا اگر شما به دنبال یک رابطه جدی و متعهدانه هستید، اما طرف مقابل شما فقط به دنبال یک رابطه غیرمتعهدانه است، ممکن است احساس کنید که باید خودتان را تغییر دهید تا با انتظارات او مطابقت داشته باشید. در ضمن، اگر در مورد مسائل مهمی مانند مذهب، سیاست یا سبک زندگی اختلاف نظرهای جدی دارید، ممکن است احساس کنید که نمیتوانید نظرات و اعتقادات خود را به طور آزادانه بیان کنید. در چنین شرایطی، باید با طرف مقابل خود صادق باشید و در مورد ارزشها و اهداف خود صحبت کنید. اگر متوجه شدید که تفاوتهای شما بسیار زیاد است و نمیتوانید به توافق برسید، ممکن است لازم باشد که به فکر پایان دادن به رابطه باشید.
12. فشار اجتماعی و خانوادگی
فشار اجتماعی و خانوادگی میتواند نقش مهمی در اینکه آیا در یک رابطه خودمان هستیم یا نه ایفا کند.ممکن است خانواده یا دوستان ما انتظارات خاصی از ما داشته باشند و ما برای برآورده کردن آن انتظارات، رفتارهایی را از خود نشان دهیم که با خود واقعیمان مطابقت ندارند.مثلا ممکن است خانواده ما بخواهد که با فردی از طبقه اجتماعی خاصی ازدواج کنیم، در حالی که ما به فرد دیگری علاقهمند هستیم.یا ممکن است دوستان ما بخواهند که ما همیشه شاد و خوشحال باشیم، در حالی که ما در واقعیت احساس غم و اندوه میکنیم.
در چنین شرایطی، باید به یاد داشته باشیم که ما مسئول زندگی خودمان هستیم و نباید اجازه دهیم دیگران برای ما تصمیم بگیرند.ما باید شجاعت این را داشته باشیم که انتخابهایی را انجام دهیم که برای خودمان درست هستند، حتی اگر با انتظارات دیگران مطابقت نداشته باشند.در ضمن، باید با خانواده و دوستان خود در مورد احساسات و نیازهای خود صحبت کنیم و تلاش کنیم که آنها را درک کنند.اگر فشار اجتماعی و خانوادگی به طور جدی زندگی شما را تحت تاثیر قرار میدهد، ممکن است کمک گرفتن از یک متخصص مفید باشد.
13. عدم وجود مرزهای سالم
- ✔️به دیگران اجازه دهیم از ما سوء استفاده کنند.
- ✔️نیازهای خود را نادیده بگیریم.
- ✔️احساس کنیم که کنترل زندگی خود را نداریم.
- ✔️ارزشهای خود را بشناسیم.
- ✔️نیازهای خود را اولویتبندی کنیم.
- ✔️به دیگران “نه” بگوییم وقتی نمیخواهیم کاری را انجام دهیم.
- ✔️از خودمان در برابر رفتارهای توهینآمیز محافظت کنیم.
عدم وجود مرزهای سالم در یک رابطه میتواند باعث شود که فرد احساس کند نمیتواند خود واقعیاش باشد. مرزهای سالم به معنای تعیین حد و حدودی است که به دیگران اجازه میدهیم در زندگی ما دخالت کنند. وقتی مرزهای سالمی نداشته باشیم، ممکن است: برای تعیین مرزهای سالم، باید: وقتی مرزهای سالمی داشته باشیم، راحتتر میتوانیم در روابط خود خودمان باشیم و از خودمان محافظت کنیم.
14. سعی در تغییر دادن طرف مقابل
وقتی وارد یک رابطه میشویم، باید طرف مقابل را به همان شکلی که هست بپذیریم. سعی در تغییر دادن طرف مقابل، نه تنها غیرمنصفانه است، بلکه میتواند باعث شود که او احساس کند نمیتواند خود واقعیاش باشد. وقتی سعی میکنیم طرف مقابل را تغییر دهیم، در واقع به او این پیام را میدهیم که او به اندازه کافی خوب نیست و باید به شکلی که ما میخواهیم باشد. این میتواند باعث شود که طرف مقابل احساس ناامنی، نارضایتی و خشم کند. اگر با ویژگیهای خاصی از طرف مقابل خود مشکل دارید، به جای سعی در تغییر دادن او، سعی کنید در مورد آن ویژگیها با او صحبت کنید و راه حلی پیدا کنید که برای هر دو طرف قابل قبول باشد.
15. فراموش کردن خود در رابطه
- ✔️به علایق و سرگرمیهای خود ادامه دهید.
- ✔️وقت کافی را با دوستان و خانواده خود بگذرانید.
- ✔️اهداف شخصی خود را دنبال کنید.
- ✔️به نیازهای خود توجه کنید و آنها را برآورده کنید.
یکی از اشتباهات رایجی که در روابط رخ میدهد این است که فرد به قدری در رابطه غرق میشود که خودش را فراموش میکند. این به این معنی است که فرد علایق، سرگرمیها، اهداف و نیازهای خود را نادیده میگیرد تا رابطه را حفظ کند. وقتی خودمان را در رابطه فراموش میکنیم، در واقع هویت خود را از دست میدهیم و تبدیل به سایهای از طرف مقابل میشویم. این میتواند باعث شود که احساس نارضایتی، پوچی و افسردگی کنیم. برای جلوگیری از فراموش کردن خود در رابطه، باید: یک رابطه سالم به شما اجازه میدهد که خودتان باشید و در عین حال از یکدیگر حمایت کنید و با هم رشد کنید.







در روابطی که فرد احساس می کند نمی تواند خود واقعی اش باشد، یکی از عوامل کلیدی که کمتر مورد توجه قرار می گیرد، کمبود فضای امن برای بیان ترس ها و تردیدهاست. من در جلسات مشاوره متوجه شده ام افرادی که در کودکی اجازه ابراز احساسات منفی را نداشته اند، در بزرگسالی در روابط عاطفی نیز دچار این مشکل می شوند. این افراد معمولا می گویند حتی نمی دانند چه احساسی دارند چه برسد به اینکه آن را بیان کنند.
مساله دیگر که در تشخیص این مشکل موثر است، شدت وابستگی عاطفی بین طرفین است. در روابطی که وابستگی یک طرف بیش از حد باشد، معمولا همان طرف بیشتر از خود واقعی اش فاصله می گیرد. سال گذشته مراجعی داشتم که به دلیل ترس از دست دادن رابطه، تمام علایق و ارزش هایش را نادیده گرفته بود و پس از پایان رابطه تازه متوجه شده بود چقدر از خودش دور شده است.
تفاوت در سطح بینش و رشد شخصیتی نیز می تواند عاملی تعیین کننده باشد. وقتی یکی از طرفین از نظر فکری و عاطفی رشد بیشتری دارد، طرف دیگر ممکن است برای همراهی با او، رفتارهایی را تقلید کند که با شخصیت واقعی اش همخوانی ندارد. این مساله بخصوص در روابطی که تفاوت سنی محسوس وجود دارد بیشتر دیده می شود.
در مطالعات بالینی مشاهده شده افرادی که در کودکی مورد بی توجهی عاطفی قرار گرفته اند، در روابط بزرگسالی بیشتر در معرض این مشکل هستند. آنها معمولا نمی توانند تشخیص دهند چه زمانی دارند رفتار واقعی شان را نشان می دهند و چه زمانی در حال بازی کردن نقش هستند. این همان نقطه ای است که درمان های شناختی-رفتاری می تواند بسیار موثر باشد.
نکته جالب توجه این است که حتی در روابط سالم هم ممکن است دوره هایی از این احساس را تجربه کنیم. در طول ماه های اولیه ازدواج خودم نیز گاهی حس می کردم باید برخی جنبه های شخصیتم را تعدیل کنم، اما با گذشت زمان و ایجاد اعتماد متقابل، این احساس کاملا از بین رفت. این نشان می دهد زمان و صبر در حل این مشکل بسیار مهم است.
تحقیقات نشان داده افرادی که مهارت خودشناسی بالاتری دارند، کمتر دچار این مشکل می شوند. آنها معمولا مرزهای روشنی بین خود واقعی شان و نقشی که در روابط بازی می کنند دارند. این مهارت از طریق تمرینات مدیتیشن و روانکاوی قابل بهبود است، همانطور که در جلسات درمانی بارها شاهد پیشرفت مراجعان در این زمینه بوده ام.
خواندن این مطلب و سایر مطالب مرتبط در این سایت دیدگاه های جدیدی را برایم روشن کرد. تحلیل جامع و علمی موضوع باعث شد مواردی را که قبلا به آنها توجه نکرده بودم، بهتر درک کنم. این سطح از عمق تحلیل در مقالات روانشناسی کمتر دیده می شود و نشان دهنده تخصص بالای نویسندگان این مجموعه است.