نی‌ نی سایت

وفاداری: نگاهی به تجربه‌های نی نی سایتی‌ها

نمایش بیشتر

‫2 دیدگاه ها

  1. تا مدت ها فکر می کردم وفاداری یعنی پایبندی به عهد و پیمان بدون هیچ اما و اگر. تا اینکه یکی دو بار شکست خوردم و فهمیدم وفاداری یک خیابون دو طرفه است. اگه یک طرفه باشه فقط اسمش قربانی شدن است نه وفاداری.

    من خودم چند سال پیش یه رابطه ای داشتم که حسابی می چسبیدم بهش. از ترس تنهایی همه بی احترامی ها و کم توجهی ها رو تحمل می کردم. فکر می کردم دارم وفادار می مونم، آخرش فهمیدم که دارم به خودم خیانت می کنم.

    یکی از بدترین اشتباهات درباره وفاداری اینه که فکر کنیم یعنی چشم بستن روی همه مشکلات. بعضیا آنقدر تو رابطه می مونن که انگار وظیفه دارن، در حالی که وفاداری واقعی وقتی معنی پیدا می کنه که دو طرف دارن با میل خودشون می مونن.

    یه چیز جالبی که فهمیدم اینه که وفاداری با مالکیت اشتباه گرفته میشه. مثلا کسی که مرتب وسایل همسرش رو چک می کنه، فکر می کنه وفادار هست، در حالی که فقط داره حریم خصوصی رو می شکنه و اون رابطه رو خفه می کنه.

    آخرین چیزی که بهش رسیدم اینه که وفاداری هم حد و اندازه داره. اگه وسط یک رابطه ناسالم بگی من وفادارم، این دیگه فضیلت نیست، این کمبود اعتماد به نفس است. وفاداری سالم اونیه که بتونی بگی بس است و راهت رو بگیری اگه لازم باشه.

  2. دوستان یه چیزی که به نظرم اومد اینه که وفاداری فقط به معنای خیانت نکردن نیست. یه بار اونقدر سر کار خسته شده بودم که یادم رفت سالگرد ازدواجمون رو تبریک بگم. همسرم خیلی ناراحت شد با اینکه اتفاق خاصی نیفتاده بود. اینجا فهمیدم وفاداری یعنی حواسم به احساسات طرف مقابل هم باشه.

    یه چیز دیگه هم اینکه وفاداری یه طرفه نمیشه. وقتی دیدم همسرم تو مشکلات مالی کنارم وایساده و حمایتم می کنه، اینجوریاعتمادم بهش بیشتر شد و دلم نمی خواد حتی یه ثانیه بهش دروغ بگم.

    در مورد حریم خصوصی هم فکر کنم خیلی مهمه. همسرم یه بار تو حضور من به پیاماش جواب داد و خیلی راحت ازم خواست برم یه کار دیگه انجام بدم. اینکارو دوست داشتم چون احساس نکردم داره چیزی رو ازم قایم می کنه، ولی خودش تصمیم گرفت باهاش تنها باشه.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا